ایران باید از تثبیت سقف تولید مستثنی شود

مدیرکل پیشین امور اوپک و روابط با مجامع انرژی وزارت نفت معتقد است که ایران در نشست الجزایر می تواند موافقت خود را با اعلام یک سقف تولید کلی اعلام کند مشروط بر این که خود دو تا سه سال از این طرح مستثنی شود.
تنها سه ماه از رفتن مهدی عسلی از مدیریت کل امور اوپک و روابط با مجامع انرژی وزارت نفت می گذرد، از این رو بهتر از هر کارشناسی می تواند نشست غیر رسمی اعضای سازمان کشورهای صادرکننده نفت (اوپک) را در که قرار است ٢٦ تا ٢٨ سپتامبر (پنجم تا هفتم مهرماه) در الجزایر برگزار شود تحلیل کند، وی می گوید: اگر ایران بدون ارائه سناریوی جایگزین با اعلام سقف تولید کلی مخالفت کند برخی کشورهای عضو اوپک و نیز رسانه های بین المللی نفتی که تحت تاثیر عربستان و دیگر کشورهای ثروتمند صادر کننده نفت هستند ایران را به کارشکنی در تثبیت بازار و دستیابی به قیمت‌های مناسب متهم می کنند، بنابراین بهتر است از سناریویی جایگزین استفاده کند. کارشناس ارشد اقتصاد انرژی معتقد است که ایران برای بازگشت ثبات به بازار نفت باید باید دوباره راهبرد پیشنهادی تثبیت بازار نفت حول قیمت‌های منصفانه و منطقی که که پارسال در امور اوپک و روابط با مجامع وزارتخانه طرح و با امضای حسین کاظم پور اردبیلی، نماینده ایران در هیئت عامل اوپک به دبیرخانه و کشورهای عضو این سازمان پیشنهاد شد، مطرح و پیگیری کند. گفتگوی شانا با مهدی عسلی به شرح زیر است:
*سناریوهای احتمالی نشست غیر رسمی اوپک در الجزایر چه خواهد بود؟
احتمال می رود با توجه به مذاکرات نشست تابستانی اوپک (خردادماه امسال) شماری از کشورهای عضو (شاید بیشتر آن‌ها) تمایل به اعلام یک سقف تولید کلی برای اوپک داشته باشند با این امید که حفظ همین سطح تولید کشورها همراه با سقف تولید کلی و کاهش رشد تولید کشورهای غیر اوپک همراه با افزایش تقاضای کل به‌تدریج تعادل را به بازار نفت بازگرداند و قیمت‌ها را تثبیت کند اما از آنجا که ایران همواره تعیین و اعلام یک سقف تولید را منوط به تخصیص تولید کشورهای عضو و به عبارت دیگر برقراری دوباره نظام سهمیه بندی تولید اوپک کرده است و اعلام سقف بدون سهمیه تولید را تنها به نفع کشورهایی دانسته است که دارای مازاد ظرفیت تولید بوده و می توانند تولید خود را افزایش و سهم بازار دیگر اعضا را بگیرند به طبع یک اتفاق نظر در اعلام سقف کلی تولید بدون موافقت ایران امکان پذیر نیست. سناریویی جایگزین می تواند مستثنی کردن ایران از سقف کلی اوپک و اعلام سقف کلی تولید بدون ایران باشد و به ایران این فرصت داده شود تا جایگاه خود را باز یابد و آنگاه وارد سقف کلی تولید اوپک شود.
*پذیرفتن تثبیت تولید از سوی ایران، فرصت است یا تهدید؟
به نظر می رسد اگر ایران بدون ارائه سناریویی جایگزین با اعلام سقف تولید کلی مخالفت کند برخی کشورهای عضو اوپک و نیز نشریه های بین المللی نفت که تحت تاثیر عربستان و دیگر کشورهای ثروتمند صادر کننده نفت هستند ایران را متهم به کارشکنی در تثبیت بازار و دستیابی به قیمتهای مناسب کنند. ایران می تواند در سناریویی جایگزین موافقت خود با اعلام یک سقف کلی تولید را مشروط به مستثنی کردن ایران برای ٢ تا ٣ سال کند تا کشور به شرایط مطلوب تولید و صادرات نفت خود برسد. در آن زمان ایران می تواند با پیشنهاد یک نظام سهمیه بندی صحیح  که به طبع سقف کلی تولید را نیز شامل می شود و یک راهبرد کوتاه مدت حفظ ثبات بازارهای نفت به درون سقف کلی تولید (که در آن شرایط به نفع کشور خواهد بود به درون سقف کلی تولید برگردد). پارسال، راهبرد کوتاه مدت پیشنهادی ایران که در اتصال به راهبرد بلند مدت اوپک منافع این کشورها و ثبات بازار نفت را تضمین می کند با امضای نماینده ایران در هیئت عامل اوپک به اطلاع دبیرکل وقت و وزیران نفت و انرژی اوپک رسیده و در جلسه های مختلف مورد بحث قرار گرفته است. راهبرد مزبور تنها شیوه منطقی حفظ ثبات بازارهای نفت است و می تواند باردیگر از سوی ایران که هم اکنون در شرایط بهتری است مطرح شود.
*با توجه به مازاد عرضه حدود یک میلیون و ٥٠٠ هزار بشکه ای نفت در بازار آیا نشست غیر رسمی اوپک در الجزایر با فرض تثبیت تولید برای قیمت نفت کارساز خواهد بود؟
علت بهبود نسبی قیمت‌های نفت در ماه های اخیر با وجود مازاد عرضه پیش بینی بازارها از کمبود عرضه در آینده است. با توجه به کاهش رشد تولید کشورهای غیرعضو اوپک چنانچه اوپک علائمی از تثبیت تولید خود بروز دهد به‌طبع موثر خواهد بود. باید توجه کرد در اوپک سه کشور ایران، عراق و عربستان ظرفیت افزایش  قابل توجه تولید نفت را دارند بنابراین رفتار این سه کشور اهمیت بیشتری خواهد داشت.
*آیا کاهش تولید نفت کشورهایی که در دوران تحریم ایران و مشکلات برخی کشورها مانند لیبی و نیجریه که اقدام به افزایش تولید کردند در شرایط کنونی برای بازار ثمر بخش تر از تثبیت سقف تولید نیست؟
به طبع همین طور است؛ اما با توجه به توافقی که در نشست دسامبر سال ٢٠١١ انجام شد و ضمن کنار گذاشتن نظام سهمیه بندی یک سقف کلی تولید (٣٠ میلیون بشکه) را اعلام کردند کشورهایی که تولید خود را افزایش دادند (عربستان و کویت و عراق) ادعا کردند که برخلاف مصوبه‌ها عمل نکرده اند.
پذیرش آن سقف کلی با کنار گذاشتن تخصیص تولید کشورهای عضو تولید
بویژه با توجه به پیش بینی تحریم ایران اشتباه بزرگی از سوی ایران بود و سبب شد دیگر کشورهای عضو (و تا حدودی هم روسیه) سهم ایران را در بازار نفت تصاحب کنند بدون آن که هم اکنون بتوان از آنها خواست تولید خود را پایین بیاورند زیرا تخصیص تولید در کار نبوده است تا ادعا کنیم
این کشورها بیش از سهم خود تولید کرده اند و اکنون با بازگشت ما به بازار باید تولید خود را به طور نسبی کاهش دهند.
*ایران برای بازگشت ثبات به بازار نفت چه کاری می تواند انجام دهد؟
به نظر می رسد ایران باید دوباره راهبرد پیشنهادی تثبیت بازار نفت حول قیمت‌های منصفانه و منطقی که که پارسال در امور اوپک و روابط با مجامع وزارتخانه طرح و با امضای حسین کاظم پور اردبیلی، نماینده ایران در هیئت عامل اوپک به دبیرخانه و کشورهای عضو پیشنهاد شد، مطرح و پیگیری کند و با جلب‌نظر و پشتیبانی کشورهای دوست در آن سازمان و با توجه به موقعیت بهتر ایران در شرایط کنونی و همراهی بیشتر دبیرکل تازه آن را به تصویب کنفرانس و سپس به اجرا برساند. این راهبرد به نفع همه اعضاست و ثبات بازار نفت را ضمن حفظ سهم اوپک در بازار برای همیشه تضمین می کند و در عین حال برای تحقق هدف اوپک در بیشینه کردن منافع حاصل از صادرات نفت است. این راهبرد بسیار منطقی و روشن و در عین حال عملی است.
*چه راهبردی؟
این راهبرد دارای چهار یا پنج جزء است؛ نخست، کنفرانس از دبیرخانه اوپک می خواهد که قیمت منصفانه و منطقی نفت (Fair and reasonable price) برای ٦ ماه یا یک سال آینده را  برآورد کند. قیمت منصفانه قیمتی است که مورد پذیرش مصرف کنندگان بوده و آسیبی به رشد اقتصادی جهان نمی رساند (یعنی قیمت بالایی نیست که رشد اقتصادی وارد کنندگان را کندتر کند) قیمت منطقی نفت قیمتی است که به اندازه کافی بالا است که سرمایه گذاری‌های لازم برای حفظ ظرفیت تولید بلند مدت نفت را ایجاب کند بنابراین این قیمت مورد نظر هم برای مصرف کننده و هم تولید کننده قابل قبول است.
دوم، دبیرخانه اوپک تقاضای جهانی نفت در قیمت یادشده (برآورد شده در گام نخست) و نیز مقدار تولید کشورهای غیرعضو اوپک در آن قیمت‌ها را برآورد کند.
سوم، با اطلاعات به دست آمده در قدم‌های اول و دوم دبیرخانه اوپک تقاضای جهانی برای نفت اوپک (Call on OPEC or world demand for OPEC oil) را محاسبه می کند. این میزانی از نفت است که دنیا از اوپک تقاضا دارد تولید کند تا بازارها در حول قیمت منصفانه و منطقی یاد شده با ثبات بماند.
چهارم، این مقدار (یعنی تقاضای جهانی برای نفت اوپک) به عنوان سقف کلی تولید اوپک تعیین و تولید هر کشور مطابق نظام سهمیه بندی عادلانه مصوب مشخص شده است و میان کشورهای عضو تخصیص داده می شود.
پنجم، در کنفرانس بعدی، دبیرخانه گزارش‌های منظمی از رعایت تولید مطابق سهمیه ها ارائه داده و برآورد خود از قیمت منصفانه و منطقی ٦ ماه یا یک سال آینده را (با توجه به تحولات اقتصادی و تولید کشورهای غیرعضو اوپک) برآورد و همراه با برآورد خود از تقاضای جهان از نفت اوپک (که در کنفرانس به عنوان سقف کلی تولید جدید تعیین خواهد شد) و نیز سهم هر یک از اعضا برای تامین میزان تولید کلی سازمان  را اعلام می کند تا به تصویب کنفرانس برسد.
*این راهبرد اجرایی است؟
این راهبردی است که به لحاظ اقتصادی به نفع همه اعضا خواهد بود و
می تواند ثبات بازار را حفظ کند. در واقع اوپک قیمت منصفانه و منطقی  نفت را برآورد و برای ٦ ماه یا یک سال از آن دفاع می کند و این کار مرتب هر ٦ ماه و یک سال ادامه می یابد تا با حفظ سهم بازار اوپک قیمت‌ها هم در سطح صحیح خود حفظ شود.
*دلیل اصرار عربستان برای پیوستن ایران به طرح ثبیت سقف تولید اوپک چیست؟
واضح است. بدون موافقت ایران که در حال حاضر سومین تولید کننده بزرگ اوپک است سقف کلی تعیین شده  پایدار نمی ماند و با وجود توقف رشد تولید دیگر کشورهای عضو تولید کل اوپک افزایش
می یابد. همانطور که گفته شد بهترین واکنش در این شرایط آن است که ایران برای اعلام سقف کلی تولید اوپک با مستثنی کردن ایران برای چند سال از آن سقف  موافقت کند و در مقابل در یک توافق نانوشته
( Gentlemen agreement) قول دهد افزایش تولید خود را با شرایط بازار هماهنگ کرده و مانع تاثیر منفی افزایش تولید خود بر قیمتها بازار خواهد شد. یعنی رشد تولید نفت ایران متناسب با رشد تقاضای جهانی نفت برای اوپک خواهد بود که این موضوع به ضرر کشور نیست. زیرا هم وجهه ایران را بهتر می کند و مانع انزوای ایران در اوپک می شود و هم تولید ایران می تواند به‌تدریج به سطح مطلوب افزایش یابد.
*به نتیجه نرسیدن نشست الجزایر چه تاثیری بر بازار نفت خواهد داشت؟
ممکن است بازارها را تضعیف کرده قیمت‌ها را تا حدودی کاهش دهد زیرا تصور بازار این خواهد بود که در اوپک هماهنگی و سازگاری وجود ندارد و هر کشوری ساز خود را میزند و حتی ممکن است عربستان این را بهانه ای برای افزایش  تولید خود، (حداقل درکوتاه مدت) قرار دهد تا قیمت‌ها به طور موقت کاهش دهد و قدرت تولید و اثر گذاری خود بر بازار را به رخ دیگران بکشد تا در مذاکرات آینده موقعیت بالاتری داشته باشد.
*احیای نظام سهمیه بندی در اوپک چقدر می تواند به خروج اوپک از شرایط کنونی کمک کند؟
راه حل منطقی با ثبات کردن بازار نفت حول قیمت‌های منصفانه بدون اجرای یک طرح موثر سهمیه بندی قابل تصور نیست. بنابراین احیای نظام سهمیه بندی که بویژه حدودی برای رشد تولید عربستان و عراق تعیین می کند به نفع ایران است. راهبرد پیشنهادی ایران که طرح سهمیه بندی تولید را هم در بر دارد راه حل بلند مدت موضوع اصلی اوپک یعنی با ثبات سازی بازار با حفظ سهم بازار اوپک را ارایه
می دهد.
*آیا نشست الجزایر فرصت مناسبی برای مطرح کردن موضوع احیای سهمیه بندی است؟
بستگی به جو کنفرانس دارد. موفقیت در این مسایل به زمینه سازی‌ها و مذاکرات دوجانبه و چند جانبه پیشین دارد تا در صورت طرح موضوع شانس موفقیت بالایی داشته باشد.

اشتراک گذاری این مطلب در :

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

اخبار روز

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

اشتراک گذاری این مطلب در :