چرا مصرف گرایی به بخشی از فرهنگ مان تبدیل شده؟ چرا خودنمایی شده فرهنگ؟ چرا به جای داشته های معنوی به
داشته های مادی افتخار می کنیم؟
قدس آنلاین نوشت: حتما شما هم بارها شنیده اید که در میان ایرانی ها افتخار به مصرف گرایی نهادینه شده است. به طوری که سبک زندگی با سرعت غیر قابل وصفی به سمت مصرف گرایی در حال حرکت است و به هیچ کس رحم نمی کند. جامعه مصرفی که هزینه های زیادی را به افراد تحمیل می کند و با این وجود اشتیاق به مصرف گرایی هر روز بیشتر از دیروز می شود و می بینیم که چشم و هم چشمی ها افزایش پیدا کرده و به شکل محسوسی این ضرب المثل «عقل شان به چشم شان است» را می توان احساس کرد. به ویژه در این زمانه ای که دیگر قضاوت های افراد کاملا از روی ظاهر، میزان ثروت، نوع پوشش، نوع آرایش و پیرایش و… شده است. با این تفاسیر در اینجا چندین سوال پیش می آید. اول از همه اینکه جامعه ایران از چه زمانی مصرف گرا شده است؟ آیا از همان ابتدا چنین خصلتی وجود داشته یا از آن می توان به عنوان یک پدیده نوظهور یاد کرد؟ چرا مصرف گرایی به بخشی از فرهنگ خودنمایی کردن برای دیگران تبدیل شده است؟ چرا مردم به جای داشته هایی که اسلام بیان کرده به آنها مباهات کنیم به ماشین، فرش دستباف، خانه، زیورآلات و… مباهات می کنیم؟ و ده ها سوال دیگر که سعی کردیم در این گزارش با گفت و گوهایی که انجام داده ایم به پاسخ قابل قبولی دست پیدا کنیم.
امان الله قرایی، جامعه شناس، حجت الاسلام علی بنی صدر، کارشناس مذهبی و مجید صفارنیا، روان شناس اجتماعی درباره معضلی به نام مصرف گرایی نظرات، دلایل و راهکارهایشان را بیان کرده اند که می توانید در ادامه بخوانید.
دنیایی که اشیا در آن آقایی می کنند
یکی از شاخصههای مصرفگرایی، مصرف به عنوان سبک زندگی است و این پدیده تا جایی پیش رفته که در حال حاضر جامعه ای مصرف گرا به بار آورده ایم. دیگر خبری از ساده زیستی و مصرف منطقی و عقلانی نیست و به همین دلیل هر روز شاهد اسراف هایی هستیم که مانند سیل ویرانگری به نظر می رسد و هیچ راهی برای مهار آن وجود ندارد و تبدیل به یک آسیب اجتماعی شده است. چون دیگر به این آسیب نمی توان آسیب فردی گفت و اگر در تک تک خودمان کنکاش کنیم می بینیم که ما هم جزو همان مصرف گراهایی هستیم که روی هم رفته این معضل را به یک آسیب اجتماعی گسترده بدل کرده ایم.
امان الله قرایی مقدم، جامعه شناس معتقد است می توان مصرف گرایی را از چند بعد مورد بررسی قرار داد و توضیح می دهد: «مصرف گرایی چند بعد دارد. یک بعد مصرف گرایی توجه به تولیدات و امکانات داخلی است. مصرف این تولیدات نه تنها زیان ده نیست بلکه سودده هم هست. چون استفاده از تولیدات داخلی چرخه اقتصاد را می گرداند و بسیاری از معضلات از جمله بیکاری، تورم، فرار مغزها و… از بین خواهدرفت. اما اگر این مصرف گرایی بر کالاهای خارجی باشد مضر است و به اقتصاد کشور قطعا ضربه خواهدزد. بعد دیگر مصرف گرایی خوراکی است. مصرف بی رویه گندم، آب، شکر و… که به هر حال جزو اسراف به حساب می آید و تا جایی که می شود باید جلوی این مصرف گرایی گرفته شود. بعد بعدی مصرف گرایی که لازم است به آن اشاره کنم مصرف بی رویه مواد آرایشی، پیرایشی، پوشاک، کالاهای لوکس و… است. زمانی مصرفگرایی تبدیل به معضل میشود که نیازهای کاذب در افراد جامعه شکل میگیرد و چشم و هم چشمی و پز دادن به وجود خواهدآمد. در نهایت نیز حس سیری ناپذیری نسبت به کالاهای مصرفی ایجاد خواهدشد و جامعه به سمت مصرف گرایی پیش می رود.»
او با اشاره به اینکه مصرف گرایی در طول تاریخ نیز در میان ایرانی ها وجود داشته می گوید: «مردم ایران در طول تاریخ نشانه هایی از مصرف گرابودن را داشته اند که نشان می داده در آن دوران هم عقل بعضی به چشم شان بوده. در دوره ساسانیان بهرام گور هفت پیل داشت که پاهای پیل هایش از نقره بود. همچنین ۳۰۰ غلام زرین کمر، ۴۰۰ خنیاگر و… داشت که نشان از اسراف های آن زمانه را می دهد و همین ها نیز موجب شکستش شد.»
این جامعه شناس درباره پدیده مصرف گرایی امروزی که معتقد است دنیا به سمت «شیء سروری» گرایش پیدا کرده می گوید: «سوالی که در اینجا مطرح می شود این است که در حال حاضر چرا پز دادن، خودنمایی و اسراف به این شکل جلوه گر شده و در جامعه به عنوان یک اصل اساسی قرار گرفته است؟ به عقیده من چون امروز جهان به سمت مادی شدن در حرکت است و در نتیجه ذهنیت و عقل مردم هم به سمت چشم شان رفته. به عقیده جامعه شناسان علت این اتفاق کمرنگ شدن معنویات جهان است و وجهه و بزرگی مردم در مادیات خلاصه می شود و من نام آن را «شیء سروری» گذاشته ام. یعنی اشیا آقا و سرورند و این اشیا هستند که بزرگی افراد را نشان می دهند. در نتیجه افراد بنده اشیا
شده اند.»
قضاوت ها بر اساس شخصیت نیست براساس ظاهر افراد است
به گفته قرایی مقدم در جامعه ای مانند تهران که کسی، کسی را نمی شناسد و افراد تنها و بی هویت شده اند تنها از طریق داشته های ظاهری می توانند خودشان را به همدیگر معرفی کنند: «در جامعه ای مانند تهران که هویت شما بر کسی شناخته شده نیست و مردم در شهر نمی دانند پدر و مادر شما کیست -در صورتی که در روستاها می دانند- افراد همواره کوشش می کنند خودشان را با اشیایی که دارند به دیگران بشناسانند. چون ساده ترین راه برای معرفی خود از طریق ظاهر، پوشش، خانه، ماشین و… است. حتما بارها دیده اید که وقتی فردی سوار بر ماشین گرانقیمت است مردم دیگر کاری به شخصیت خود فرد ندارند و بدون آنکه بدانند کیست می گویند عجب پولدار است! همین ماشین و پولداری برای او یک امتیاز می شود. طبیعی است در چنین دنیایی چیزی جز اشیا، پوشاک، نوع آرایش، میزان ثروت و… نمی تواند افراد را بهم معرفی کند. بنابراین انسان ها برای آنکه به دیگران بگویند ما بزرگ هستیم افراط گرایی هم می کنند و در نهایت به خودنمایی می رسد. دیگر قضاوت ها بر اساس شخصیت نیست، براساس ظاهر افراد است و ظاهر افراد شخصیت آنها را می رسازد. می بینید که با چنین ویژگی هایی جامعه ما دچار مصیبت فخرفروشی شده. برای نجات از این اتفاق باید حد متعادل را رعایت کرد که رسیدن به این حد تعادل ساده به نظر نمی رسد.»
مایه تاسف است که در جامعه اسلامی
فضیلت های واقعی فراموش شود
سوالی که از حجت الاسلام علی بنی صدر، کارشناس مذهبی می پرسیم درباره این است که چرا افراد جامعه به جای آنکه به داشته های معنوی شان مباهات کنند به داشته های مادی شان مباهات می ورزند و او در پاسخ می گوید: «با توجه به اینکه ارزش ها در زندگی تغییر کرده با چنین پدیده ای مواجه شده ایم. می بینید ارزش هایی که باید ارزش واقعی محسوب شوند دیگر جلوه خودشان را از دست داده اند و طبیعتا به یکسری امور مادی بی ارزش رو آورده و اینها را برای خودمان بزرگ کرده ایم. مهمترین فضیلت ها برای انسان مسئله دین است؛ منتهی به جز مسئله دین داری در بعد فضائل انسانی نیز چند بعد دیگر وجود دارد که ارزش تلقی می شود. یکی از آنها بعد علم و دانش است و دیگری بعد اخلاق و ادب و… اما فضیلت این روزها ماشین گران قیمت، خانه شمال شهر یا ساعت چند ۱۰ میلیون تومانی شده چون فضلیت های اصلی فراموش شده اند. چنین ویژگی هم یکشبه شکل نگرفته بنابراین حل آن هم یکشبه نخواهد بود و مرور زمان باید این معضل را حل کند. خود به خود هم حل نمی شود. باید از ابعاد مختلفی به مسئله نگاه و راه حلی را برای آن پیدا کرد. واقعا مایه تاسف است که در جامعه اسلامی، فضیلت های واقعی فراموش شود و انسان ها به یکسری مظاهر دنیوی مادی رو بیاورند که نمی شود آنها را ارزش به معنای واقعی دانست.»
برنامه های صدا و سیما
مردم را بیشتر به سمت مصرف گرا بودن کشانده
صدر رسانه ها از جمله صدا و سیما را عامل اصلی وقوع پدیده مصرف گرایی می داند و می گوید: «یکی از عواملی که من فکر می کنم مهمترین عامل مصرف گرایی شده صدا و سیماست. شما اگر نگاهی به برنامه های صدا و سیما بیندازید با توجه به اینکه رسانه ملی است و مردم بخشی از ساعات شبانه روزشان را به صدا و سیما اختصاص می دهند می بینید آنچه این رسانه به عنوان فضیلت نشان می دهد ظاهر و مادیات افراد است. یکی از وظایف صدا و سیما فرهنگسازی و تقویت ارزش های اصلی است. در سریال هایی که از صدا و سیما پخش می شود آنچه که ارزش ها و فضلیت های اصلی بازیگران را شکل می دهد فضائل دنیوی و مادی گرایی هاست. سریالی پخش می شود که نقش های اصلی بر عهده ۱۰-۱۲ نفر است و در خانه هایی زندگی می کنند که ۸۰ درصد مخاطب های آنها چنین خانه هایی ندارند. ماشین هایی سوار می شوند و لباس هایی را برتن می کنند که عموم مردم ما قدرت تهیه آنها را ندارند. طبیعتا انسان وقتی اینها را نگاه می کند به مرور زمان باورش می شود فضلیت های واقعی همین هاست. وقتی به این نتیجه کاذب رسیدند خودشان را به آب و آتش می زند به آنجا برسند و وقتی با توجه به شرایطی که دارند نمی تواند خودشان را به آن ایده آلی که در ذهن دارند برساند اتفاقات بعدی نامطلوب دیگر را رقم می زند. به عنوان مثال تخلف های مالی از همین جا نشات می گیرد.»
ادامه می دهد: «صدا و سیما دائما به صورت غیرمستقیم نکاتی را به مردم تلقین می کند که زندگی انسان های ایرانی این شکلی است که ما نشان می دهیم و خود به خود جامعه را هول می دهیم به این سمت که خانه ها و ماشین ها و طرز پوشش و… اینگونه است و اگر شمای مخاطب اینها را نداری پس عقب هستی. چنین مسائلی مستقیم گفته نمی شود اما عملا بازخورد این سریال ها، برنامه ها و… همین است. چند درصد برنامه های صدا و سیما از نظر بعد اقتصادی منطبق بر زندگی مردم فعلی ایران است؟ قبل از آنکه دنبال راه حل باشیم باید ابتدا به دنبال عاملی باشیم که باعث تشدید این معضلات شده. چند سال پیش مقام معظم رهبری از یک سریال تلویزیونی تقدیری کرده بودند چون این سریال حکایتگر یک زندگی ایرانی بود و به آن داشته ها و واقعیت های زندگی ایرانی ها نزدیک بود. صدا و سیما باید بیشتر روی چنین برنامه هایی تمرکز داشته باشد.»
نگرش مردم به سبک زندگی باید تغییر کند
کارشناس مذهبی درباره راهکار رهایی از این معضل می گوید: «مسلما حل هر معضلی راهکار خاص خودش را دارد. منتهی راهکاری که در کوتاه مدت بشود آن را به میان آورد وجود ندارد. اولین چیزی که باید تغییر داد نگرش مردم به سبک زندگی شان است. تا زمانی که این مسئله تغییر نکند نمی توان فرهنگ زندگی را تغییر داد. ابتدا انسان ها باید در این جهت اصلاحاتی را نسبت به جامعه شان داشته و نگاه شان به انسانیت با توجه به جایگاه انسان در دنیا و آخرت و هدف نهایی از خلقت باشد. تمام اینها باید در انسان ها به یک باور برسد. سپس به مرور زمان مسئله سبک زندگی و نگاه به فضلیت ها و ارزش ها تغییر خواهد کرد اما به سرعت این اتفاق رخ نخواهدداد. اگر اصلاحی را بخواهیم شروع کنیم باید از رسانه ها باشد. حالا چه رسانه های تصویری چه شنیداری و چه نوشتاری و مکتوب. باید این مطلب را جدی بگیریم چون در آینده ممکن است مشکلات و خطراتی را به وجود آورد و به جامعه تحمیل کند. صاحبنظران باید دست به کار شوند و حل چنین معضلی نشدنی نیست اما به یک اراده دسته جمعی نیاز دارد.»
مردم در مصرف گرا بودن جامعه نقش دارند
مجید صفارنیا، روان شناس اجتماعی نیز می گوید مهم ترین علتی که جامعه به سمت مصرف گرایی گرایش پیدا کرده به دلیل همه افراد جامعه است و آنها در شکل گیری این پدیده نقش دارند و می گوید: «مردم مصرف گرا از خارج کشور وارد ایران نشده اند. افراد مصرف گرا آدم های غریبه نیستند، تک تک ما هستیم که موجب شده ایم جامعه مان به عنوان یک کشور مصرف گرا شناخته شود. مصرف آب و گاز و برق و کاغذ و مواد غذایی مان را نگاه کنید؛ اگر بخواهیم درباره هر کدام از آنها آمار جهانی بگیریم ایران در صف ۵ کشور نخست بیشترین مصرف کننده ها قرار دارد. می دانید در طول روز چقدر کاغذ دور ریخته می شود؟ چقدر آب هدر می رود؟ چقدر غذاهای دور ریز در کشور تولید می شود؟ همه اینها را کنار هم بگذاریم می بینیم که همه ما در این مصرف گرا بودن سهم داریم. بهتر است درباره این موضوع به قول معروف یک سوزن به خودمان بزنیم و یک جوالدوز به دیگران.»
نجات از مصرف گرایی از فرهنگسازی شروع کنیم
او مهمترین راهکار نجات از صفت مصرف گرایی را در بهبود فرهنگ در این زمینه می داند و می گوید: «مصرف گرایی در جامعه تبدیل به یک فرهنگ شده است. متاسفانه در کشور اینطور باب شده که هر چقدر بیشتر لباس، ماشین، فرش، خانه، لوازم آرایشی، موادغذایی و… داشته باشی در طبقه بهتری از جامعه قرار می گیری و ارزش و احترامت نیز بالاتر می رود. برای همین عده ای برای آنکه به این طبقه برسند خودشان را به آب و آتش می زنند و همین اتفاق معضلات دیگری را به همراه خواهد آورد. بهتر است برای نجات از این منجلاب رسانه ها دست به کار شوند. روزنامه ها می توانند در زمینه مصرف گرایی و باورهای غلط آن گزارش ها و مقالات خوبی تهیه کنند؛ اینکه هر کسی از داشته هایش به اندازه نیاز و به درستی استفاده کند. به هر حال نسل آینده ای هم وجود دارد که می خواهد بعد از ما در این سرزمین زندگی کند. در این چند سال اخیر تا دلتان بخواهد کمپین های مختلفی به وجود آمده که برخی از آنها بسیار هم خوب است. چرا کمپینی با عنوان نه به مصرف گرایی راه نمی افتد؟ یکی از مهمترین نعمتی را که در این روزها داریم از دست می دهیم زمان است. زمان هایی که بیهوده برای چشم و هم چشمی، فخر فروشی و… صرف می کنیم می تواند برای اتفاقات بهتری صرف شود. برای محبت کردن، عشق ورزیدن، خواندن کتاب، دیدن فیلم، سفر کردن، در جمع خانواده بودن، با فرزندان و همسر و پدر و مادر و دوست همصحبتی کردن. چرا وقتی می توان از زمان به شکل بهتری بهره برد آن را برای مسائل پیش پا افتاده خرج می کنیم؟ کمی نسبت به این مسئله تامل کنیم. زمان هیچ وقت برنمی گردد، آن را درست مصرف کنیم.»